مترجم: سهیلا حاجی‏زاده
منبع:راسخون



 

پیوستگی و چسپندگی خواصی هستند که برای جذب بین مولکول‏ها در نظر گرفته می‏شود. مایعاتی مانند آب هر دو خواص را نشان می‏دهند. این مقاله، مقایسه‏ای بین این دو خصوصیت را ارائه می‏دهد.

تفاوت بین پیوستگی و چسپندگی

هنگامی که نیروهای پیوستگی یک مایع در یک لوله‏ی باریک (مانند شسشه) پایین‏تر از نیروهای چسپندگی باشند، عمل مویینگی اتفاق می‏افتد. این موضوع در اکثر مایعات واقعیت دارد. هرچند که، در مورد جیوه، نیروهای پیوستگی بسیار بالاتر از نیروهای چسپندگی می‏باشند، که به همین دلیل است که عمل مویینگی در جهت معکوس کار می‏کند.
پیوستگی اشاره به جاذبه‏ی بین مولکولی بین مولکول‏های مشابه دارد. چسپندگی اشاره به جاذبه بین مولکول‏های غیر مشابه یا سطوحی دارد که باعث می‏شود آن‏ها به یکدیگر بچسپند.
خاصیت پیوستگی در مورد مایعات بالا می‏باشد، در حالی که به نظر می‏رسد که خاصیت چسپندگی در مورد گازها پایین یا ضعیف می‏باشد. در مورد مایعات، آب هر دو خاصیت چسپندگی و پیوستگی را دارد، بنابراین، این دو خصوصیت می‏تواند به طور کامل در این مورد توضیح داده شود.

پیوستگی و چسپندگی در مایعات

خاصیت پیوستگی آب می‏تواند به واسطه‏ی شکل کروی باشد که توسط مولکول‏های آب چسپیده به یکدیگر تشکیل می‏گردد. خاصیت چسپندگی آب هنگامی که مولکول‏های آبی که در یک لوله قرار گرفته‏اند، سطح ظرف را در بالاترین سطح لمس کنند، می‏تواند مشاهده شود. در این‏جا، مولکول های غیر مشابه، آب و ظرف می‏باشند.

پیوستگی

چسپندگی

تعریف:
خاصیت مولکول‏های یک ماده به منظور چسپیدن به هم. این اصطلاح اشاره با جاذبه‏ی چسپنده یا نیروی چسپنده نیز دارد.

تعریف:
چسپندگی می‏تواند به عنوان جذب بین مولکول‏های نامشابه یا سطوحی که باعث چسپندگی آن‏ها به همدیگر می‏شود، تعریف کرد.

نتیجه: کشش سطحی، عمل مویینگی و هلالی

نتیجه: عمل مویینگی و هلالی

مثال‏ها:
تشکیل قطرات آب، هنگام بارندگی
گرایش آب به تشکیل دانه بر روی کابوت ماشین تازه مومی شده
به واسطه‏ی اثر کشش سطحی، برخی حشرات کوچک می‏توانند بر روی آب راه بروند.

مثال‏ها:
گسترش آب در یک فیلم نازک از شیشه به جای چسپیدن به هم در یک توپ
چسپیدن قطرات آب به نوک یک سوزن بعد از باران
حوله‏ی کاغذی آغشته در یک شیشه‏ی آب که در آن آب از الیاف‏های کاغذ بالا می‏رود.

قدرت نیروهای پیوستگی و چسپندگی که بر روی مایع عمل می‏کنند، برای تعیین این که آیا یک سطح مرطوب است یا نه، گفته می‏شود. در این جا سه اثر خواص پیوستگی و چسپندگی مایعات را بیان می‏کنیم.

کشش سطحی

کشش سطحی خصوصیت سطح مایع می‏باشد. این کشش توسط نیروهای پیوستگی حاصل از مولکول‏های داخلی آب که مولکول‏های سطح خود را به جلو می‏کشند، ابجاد می‏گردد. این اتفاق زمانی که مولکول‏های سطح مایع توسط مولکول‏های مشابه در طرف دیگر احاطه نشده‏اند، رخ می‏دهد، این مساله باعث می‏شود که آن‏ها مولکول‏های مجاور بیشتری را بر روی سطح جذب کنند. کشش به سمت داخل رخ می‏دهد و باعث می‏شود مولکول‏ها به شدت به همدیگر متصل شده و به طور ضعیفی بر روی محیط‏های دیگر بچسپند. در نتیجه، قطرات آب شکل گرد یا کروی داشته و به نوبه‏ی خود مساحت سطح کوچک را پوشش می‏دهند. یک مثال از این خواص تشکیل قطرات آب می‏باشد.

هلال

هلال اشاره به سطح بالایی خمیده‏ی یک مایع در لوله‏ی عمودی دارد. یک هلال محدب هنگامی که مولکول‏های مایع، جاذبه‏ی قوی‏تری به همدیگر، یعنی پیوستگی، نسبت به دیواره‏های ظرف یعنی چسپندگی دارند، به دست می‏آید. در حالی که، یک هلال مقعر هنگامی که مولکول‏های مایع جاذبه‏ی قوی‏تری با دیواره‏های ظرف نسبت به همدیگر داشته باشند، به دست می‏آید. یک منحنی محدب می تواند هنگامی که جیوه در لوله‏ی آزمایش شیشه ای قرار دارد، به دست آید، در حالی که یک منحنی مقعر هنگامی که آب به جای جیوه در همان لوله‏ی آزمایش قرار داشته باشد، مشاهده می‏شود.

عمل مویینگی

این مویینگی حاصل پیوستگی و چسپندگی بوده که در آن یک مایع از طریق یک فضای محدود در جریان بوده و باعث افزایش مقاومت بر علیه نیروی طبیعی جاذبه می‏گردد. هنگامی که پیوند بین مولکولی خود مایع پایین‏تر از جاذبه‏ی آن با محیط سطحی باشد که با آن در تعامل است، عمل مویینگی اتفاق می‏افتد. قطر ظرف و نیروهای جاذبه نیز مسئول مقدار مایع ایجاد شده می‏باشند. این عمل می‏تواند توسط خارج کردن یک نی نوشیدنی در یک فنجان آب مشاهده شود.
هر دو نیروهای پیوستگی و چسپندگی مهم می‏باشد. یک مثال از این نیروها انتقال آب از ریشه‏های گیاهان به برگ‏های آن‏ها می‏باشد. یک کشش روبه بالا توسط این نیروها ایجاد می‏گردد که ناشی از توانایی مولکول‏های آب تبخیر شده بر روی سطوح گیاهان به منظور توقف اتصال به مولکول‏های آب زیر آن‏ها می‏باشد. در این روش، آب و مواد معدنی حل شده که برای گیاهان ضروری هستند، از ریشه‏های آن‏ها به برگ‏ها انتقال می‏یابد.